معنی سروده عزا

حل جدول

سروده عزا

مرثیه


سروده

شعر،چکامه

شعر


عزا

سوگ، مصیبت، ماتم، اندوه

لغت نامه دهخدا

عزا

عزا. [ع َ] (ع اِ) ماتم. مصیبت. تعزیت. زاری. سوکواری. سوک. (ناظم الاطباء). صبر بر مصیبت و صبر کردن و در آن استقامت ورزیدن و شکایت کردن، و در عرف حال مجازاً بمعنی ماتم پرسی. (غیاث اللغات). و با لفظ گرفتن و افگندن بمعنی ماتم استعمال نمایند، و همچنین با لفظ خانه و دار، چون عزاخانه و عزادار. (آنندراج). و رجوع به عزاء شود:
از عزا چون بگذردیک چند روز
کم شود آن آتش و آن عشق و سوز.
مولوی.
قسم بداد به سی پاره درزیان شمط
که گر عزا بودت پیش زین عزا مگذر.
نظام قاری (دیوان ص 17).
- از عزادرآوردن، مصیبت زده را به پوشیدن جامه ای جز رنگ سیاه داشتن. عزاداری را برحسب رسم، بزرگی از خانواده یا جز آن، جامه ای غیر سیاه فرستادن تا به عزای خود خاتمه دهد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- ایام عزا، روزهای ماتم و سوگواری و سوک. (ناظم الاطباء).
- شکمی از عزا درآوردن، پس از گرسنگی طعامی لذیذ و به کفایت خوردن. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- عزا افکندن، سوکواری برپا کردن. ماتم و شیون پدید آوردن:
تاکنون شخصی که باشد قابل ماتم نمرد
من از آن مُردم که در عالم عزائی افگنم.
حکیم رکنای کاشی (از آنندراج).
- لباس عزا، لباس سیاه. (آنندراج). لباس که در حال عزا گرفتن پوشند. لباس سوک.

عزا. [؟زْ زا] (اِخ) (بمعنی قوه) صاحب بوستانی است که در نزدیکی اورشلیم بود و همانجا که قبر منسی و پسرش آمون شهریار یهودا واقع بوده است. و موضع آن بوستان معلوم نیست. (از قاموس کتاب مقدس).

عزا. [ع ِزْ زا] (اِخ) (کفر...) ناحیه ای است از اعمال موصل. و احتمال میرود که آن مأخوذ از عز بمعنی باران شدید باشد و الف آن تأنیث راست. و در این صورت مفهوم آن چیزی شبیه «سرزمین بارانی » خواهد بود. (از معجم البلدان).

فرهنگ معین

سروده

خوانده شده، گفته شده، شعر، شعر ساخته شده. [خوانش: (سُ دَ یا دِ) (ص مف.)]


عزا

(مص ل.) شکیبایی کردن، (اِمص.) صبر و شکیبایی، شکیبایی در مصیبت، سوگواری، (اِ.) در فارسی به معنای سوگ، ماتم. [خوانش: (عَ) [ع. عزاء]]

فرهنگ عمید

سروده

شعر یا سرود که کسی گفته یا خوانده باشد، گفته و خوانده‌شده،

فرهنگ فارسی هوشیار

سروده

(اسم) خوانده شده (آواز)، ساخته شده (شعر و سرود) .


عزا

‎ (مصدر) شکیبایی کردن، (اسم) شکیبایی در مصیبت، سوگواری تعزیت، (اسم) سوگ ماتم.


عزا داری

سوکواری برموندی اقامه مراسم عزا سوگواری.

کلمات بیگانه به فارسی

عزا

سوگ

فارسی به عربی

عزا

حداد

معادل ابجد

سروده عزا

353

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری